بسم الله الرحمن الرحیم

پژوهش بایستی هم برای رسیدن به اوج قلّه‌ی علم و ایجاد مرجعیّت علمی و هم باید برای حلّ مسائل جاری کشور باشد. مقام معظم رهبری

به عنوان اولین سؤال لطفا بفرمایید در ادبیات سیاسی واژه انقلابی و انقلابی‌گری به چه معنا است؟

مفهوم انقلابی بودن گاهی در عرصه اندیشه است؛ یعنی به لحاظ اندیشه فرد انقلابی است. گاهی به لحاظ عملی است؛ یعنی در حوزه عملیاتی انقلابی عمل می‌کند. گاهی نیز انقلابی به مثابه یک وصف یا حالت است که وقتی به صورت مضاف به کار می‌رود، به معنای داشتن روحیه انقلابی است؛ به عبارت دیگر، منظور از حوزه انقلابی یعنی حوزه‌ای که دارای روحیه انقلابی است.

در فرهنگ علوم سیاسی مفهوم انقلابی را اگر در مقابل اصلاحات یا رفورمیسم قرار بدهیم، مفهوم آن می‌شود تحول. به صورت روشن، حوزه انقلابی یعنی حوزه تحول‌گرا. مقام معظم رهبری سال‌های پیش، موضوع تحول در حوزه را مطرح کردند و امسال هم بحث حوزه انقلابی را مطرح کردند. اگر انقلابی‌گری را معادل تحول ببینیم، مفهوم حوزه انقلابی، حوزه تحول‌گرا می‌شود.

البته باید توجه داشت که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) حوزه انقلابی را به صورت تشکیکی بیان فرمودند؛ نه به صورت بسیط و به مفهوم واحد؛ به این معنا که در واژه انقلابی بودن ممکن است کسی بالفعل انقلابی باشد یا به صورت خاص در گذشته یکسری افراد انقلابی بودند. حالا این بالفعل انقلابی بودن فقط برای همان افراد مصداق پیدا می‌کند یا اینکه الآن هم کسی می‌تواند انقلابی باشد؟ مقام معظم رهبری می‌فرماید: در گذشته یک عده‌ای انقلابی بودند و معنای آن این نیست که  فقط آنها انقلابی بودند؛ بلکه الان هم کسانی که روحیه انقلابی پیدا می‌کنند و تحول‌گرا و نواندیش هستند، می‌توانند انقلابی باشند.

در باره حوزه انقلابی و اینکه حوزه علمیه به چه صورت می‌تواند انقلابی عمل کند، چه دیدگاه هایی وجود دارد؟

وقتی که سخن از حوزه انقلابی  به میان می آید، می‌توانیم سه جریان زمینه‌ای را شناسایی کنیم که رویکردهای متفاوتی نسبت به ماهیت حوزه علمیه دارند:

1.       یک جریان فکری داریم که معتقد است حوزه بخشی از نظام اسلامی است؛ به این معنا که وقتی نظام اسلامی و نظام ولایت فقیه ایجاد شد، ولایت فقیه حاکمیت مطلق دارد و حوزه نیز بخشی از قلمرو ولایت فقیه می‌شود. بنابراین، حوزه انقلابی به این معنا است که این حوزه یک هویت مستقلی ندارد و این‌طور نیست که حوزه یک جایگاهی بیرون از نظام اسلامی داشته باشد؛ بلکه نهادی است مثل دانشگاه، مثل وزارتخانه و سایر دستگاه‌ها. بنابراین، اگر ولی فقیه بگوید باید انقلابی باشند، به اعتبار تشخیص مصلحت، این حوزه باید انقلابی باشد.

2.       جریان فکری دیگری در حوزه داریم که اعتقادشان بر این است که حوزه نهاد مستقلی است؛ اما سیاسی هم هست؛ به این معنا که حوزه نهادی است دارای پیشینه تاریخی که بیش از هزار سال از تأسیس آن می‌گذرد و در این دوران طولانی بالاخره هویتی به دست آورده است، استقلالی دارد و استقلال آن هم همیشه بیرون از حکومت بوده و علما و مراجع ما هم همیشه اصرار داشتند این هویت مستقل بماند. امام راحل (ره) دیدگاهش این بود که استقلال حوزه نباید خدشه ببیند. بنابراین، این جریان با توجه به دیدگاهش اعتقاد دارد که حوزه استقلال دارد؛ اما با صبغه سیاسی؛ یعنی حوزه این طور نیست که کاری با حکومت و مسائل روز جامعه نداشته باشد. در این دیدگاه، حوزه یک حوزه وظیفه‌شناس، مسئولیت‌شناس و کاملا همراه و هماهنگ با ولایت است. در این دیدگاه، حوزه اصلا نمی‌تواند سیاسی نباشد و نمی‌تواند همراه با ولایت نباشد.

3.       جریان سوم، حوزه را مستقل می‌دانند با همین تعریفی که ارائه کردیم؛ اما یک قید به آن می‌زنند و آن اینکه حوزه ما حوزه علمی و غیر سیاسی است و هویت آن علمی است؛ نه سیاسی و در طول تاریخ هم استناد می‌کنند که بیش از هزار سال سابقه علمی داریم و کار علمی انجام داده ایم. این جریان، می‌گوید: سیاست وظیفه ذاتی حوزه نیست؛ بلکه علمیت وظیفه آن است؛ اما منافاتی ندارد با اینکه یک عالم یا مرجعی در یک برهه خاص حرکت سیاسی هم انجام داده باشد. در حقیقت این دیدگاه به گونه ای برخورد می‌کند که انقلابی بودن را به معنای جریان اول نمی‌خواهد بپذیرد؛ یعنی می‌خواهد بگوید که حوزه زیرمجموعه دولت اسلامی نیست؛ بلکه به صورت کلان، جزئی از حکومت اسلامی است و در کنار حکومت و به صورت مستقل وجود دارد.

با توجه به این جریانات فکری، مفهوم حوزه انقلابی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند با کدام جریان فکری انطباق دارد؟

وقتی این سه جریان را بررسی می‌کنیم، معنای انقلابی بودن در این سه دیدگاه متفاوت خواهد بود. در دیدگاه اول که حوزه استقلال ندارد، بلکه بخشی از نظام اسلامی است، انقلابی بودن به همان معنایی است که در کلام مقام معظم رهبری آمده است؛ یعنی حوزه تحول‌خواهی که پابه‌پای حکومت اسلامی در حال حرکت است و انتظاری که مقام معظم رهبری دارد این است که حوزه در جهت تقویت مبانی تئوریک نظام اسلامی دائما فعال، پویا و بالنده در کنار نظام باشد تا هیچ‌گاه خلأی برای نظام پیش نیاید. در عرصه اجتهاد، اندیشه و فقاهت تولیدگر باشد و دائما در حال تولید اندیشه باشد و در هر زمان بسته به نیازهای روز، بتواند مسائل را به صورت علمی پاسخ بدهد.

چه آسیب‌هایی متوجه حوزه انقلابی است؟

اول. فراموشی:معمولا هر رویکرد نوی که در جامعه مطرح می‌شود، احتمال اینکه به ورطه فراموشی سپرده شود وجود دارد، بارها امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری منویاتی داشته‌اند که به راحتی در جامعه فراموش شده است. معمولا پس از سخنرانی مقام معظم رهبری، مسئولان مخاطب این بیانات، یک بیانیه می‌دهند و بعد تعدادی نشست و همایش وگردهمایی برگزار می‌شود و بعد از مدتی به مرور زمان هم به فراموشی سپرده می‌شود. ما اگر تاریخچه دیدگاه‌های مقام معظم رهبری را ببینیم، ایشان در سال 1374 پیشنهاداتی برای ایجاد تحول در نظام آموزشی حوزه با ایجاد مباحث و دروس جدید داشتند. خیلی هم پیگیر بودند و در سخنرانی‌ها مطرح می‌کردند. یک دهه بعد، بحث تحول در حوزه را خیلی جدی مطرح کردند؛ به گونه‌ای که گاهی در بیان ایشان اصرار خاصی دیده می‌شود که می‌فرمایند: حوزه باید متحول شود و اگر حوزه نخواهد متحول شود به صورت جبری تحول به سراغ او خواهد آمد در آن موقع دیگر هیچ کاری از حوزه بر نمی‌آید و باید تسلیم تحول شود.

اگر رویکردهای رهبری را به سه مرحله پیشنهاد، تحول و انقلابی‌گری تقسیم کنیم، در مرحله سوم ایشان بحث انقلابی بودن را مطرح می‌کنند؛ انقلابی‌گری در واقع ادامه همان سخنان قبلی است. ایشان در ابتدا پیشنهادهایی برای توسعه و پیشرفت حوزه داشتند و حضور فعال در کنار نظام اسلامی و تقویت مبانی اسلامی حکومت و تعابیری مانند روشنفکری حوزوی را برای بعضی از نهادها مانند دفتر تبلیغات مطرح کردند. در مرحله دوم، تحول و نهضت نرم‌افزاری را مطرح کردند و در مرحله سوم انقلابی‌گری را. در واقع اگر این سه مرحله را کنار هم بگذاریم، می بینیم که اینها در یک راستا هستند.

دوم. تفرقه:آفت دیگری که ممکن است مشکل ایجاد کند، این است که معمولا یک دیدگاهی که مطرح می‌شود، به جای اینکه سازنده و بالنده باشد و جامعه را به پویایی و حرکت و تحرک وادار کند، باعث تفرقه می‌شود؛ زیرا جریان هایی، این دیدگاه را دست می‌گیرند و برای اینکه دیدگاه خودشان پیش برود، رقبا را می‌خواهند حذف کنند. این آفت جدی است که در جامعه زیاد اتفاق افتاده که یک جریان فکری یک حرفی را از مقام معظم رهبری گرفته است و این را بر سر رقبا کوبیده و به جای اینکه این دیدگاه باعث رشد جامعه شود، مانعی برای نظام می‌شود؛ مثلا همین موضوع انقلابی‌گری را که حضرت آقا مطرح کرده‌اند، عده‌ای ممکن است از آن نتیجه بگیرند که سکولاریسم در حوزه نفوذ کرده و دستگاه‌های امنیتی باید جلوی آن را بگیرند. متأسفانه از این حرف‌ها هم می‌زنند یا اینکه کسی بگوید هر کس جلوی این تفکر حوزه انقلابی بایستد، طاغوت است. خوب ممکن است یک استادی یک بزرگی دیدگاه دیگری داشته باشد؛ اینکه ما بیاییم این را متهم به غیر خودی کنیم درست نیست. این مرزبندی‌ها نه تنها برای ما هیچ سودی ندارد؛ بلکه باعث به حراج گذاشتن نیروهای فکری و سرمایه‌های علمی و فرهنگی است و آسیبی است که باید جلوی آن گرفته شود.

چه راهکارهایی برای جلوگیری از این آسیب‌ها پیشنهاد می‌کنید؟

کارهایی مختلفی می توان انجام داد که بنده به چندتا اشاره می‌کنم:

1.       ورود در واقعیت‌های خارجی:افزایش ارتباطات حوزه‌های علمیه با مراکز خارج از کشور و ترویج فرهنگ ناب شیعی در سراسر جهان؛ یعنی ناظر به واقعیت‌های موجود در متن جامعه، بدانیم که در دنیا مکتب اهل بیت (ع) خریدار دارد؛ اما چه کسی باید آن را عرضه کند؟ چه کسی باید فکر تولید کند؟ اینها کار حوزه‌های علمیه است. در سفری که به روسیه داشتیم، مسئولان آن شهر اصرار می‌کردند که ما کمک می‌کنیم تا شیعه را در اینجا تبلیغ کنید؛ برای اینکه سلفی‌گری رشد نکند. این کار حوزه است؛ ولی اگر بگویند که چه کاری در این زمینه انجام داده‌اید چه باید بگوییم؟

2.      فعال‌سازی دستگاه تولید اندیشه:یکی از کارهای اصلی ما این است که تولیدگر باشیم؛ یعنی در عرصه اجتهاد، مبانی عقلی، نقلی، حدیثی و …. برای همه جامعه خوراک فکری تولید کنیم. چقدر دستگاه تولید اندیشه ما به روز است؟ آیا فقه ما متناسب با نیازهای روز حرکت می‌کند؟ در حالی که ظرفیت فراوانی داریم و مکتب اهل بیت (ع) بسیار غنی است. روایات اهل بیت (ع)، مباحث اعتقادی، فکری و …. را می‌توانیم در جامعه عرضه کنیم.

3.       حضور فعال در عرصه جامعه:اکنون که نظام اسلامی با هدایت و رهبری امام راحل (ره) و حوزه علمیه های ایجاد شده است، حوزه باید در کنار نظام باشد و هر جایی که نظام به کمک نیاز دارد، همراهش باشد. در عرصه علوم انسانی وضعیت ما فاجعه است. ما باید در این زمینه بسیار کار کنیم. 37 سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ اما در اکثر عرصه‌های دانشی هیچ تولیدی نداشته‌ایم و همه را از بیرون گرفته‌ایم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *