به گزارش اداره اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرگزاری رسا، در نخستین شماره دوفصلنامه معرفت کلامی که ویژه همایش بینالمللی اندشههای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است، از مقالات زیر گردآوری شده است:
«المیزان و تحلیل وحی»
«معاد جسمانی از منظر علامه طباطبایی، با تأکید بر تفسیر المیزان»
«تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باره عالم ذر در تفسیر آیه میثاق»
«کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی»
«تحلیل معناشناختی و گونهشناختی مصلحت در المیزان»
«دلیل معرفت در کلام امام سجاد علیهالسلام»
المیزان و تحلیل وحی
مصطفی کریمی
چکیده: وحی به منزله «پیام الهی به پیامبران برای هدایت مردم»، پایه و قوام شرایع الهی و ارزندهترین گوهر آسمانی بر دامن زمینیان است و با سرشت و سرنوشت آدمی پیوندی ناگسستنی دارد. وحی، به علت کوتاهی دست بشر عادی در نیل به آن، در گیرودار تحلیلهای گوناگون و گاه غلط افتاده است. کسانی آن را حاصل خلجان ذهنی یا نبوغ فکری و نتیجه عواطف شدید و یا تجربه دینی و حاصل رؤیای پیامبر پنداشتهاند. این تحلیلها نادرستاند و پیامدهایی ناپذیرفتنی مانند خطاپذیر و بشریشدن وحی دارند و با بیان دو طرف ارتباط، یعنی خدا و پیامبر ناسازگارند. به جهت نقش بیبدیل وحی و اهمیت تحلیل آن از یکسو، و جایگاه تفسیر گرانسنگ المیزان از سوی دیگر، این نوشته، تحلیل وحی از نگاه آن تفسیر را بررسی میکند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای و ارزیابی اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی خواهد بود. بررسی ما نشان میدهد که تفسیر المیزان بر خلاف روش تحلیلهای دیگر، به سخن مبدأ وحی و گیرنده آن عنایت ویژه داشته است و با استفاده از آیات قرآن و روایات، وحی را سخن حضوری خداوند میداند که به صورت تجلی بر قلب پیامبران، به طور مستقیم، از پس حجاب یا با واسطه فرشته نازل شده است.
معاد جسمانی از منظر علامه طباطبایی، با تأکید بر تفسیر المیزان
مرتضی خوشصحبت
چکیده: علامه طباطبایی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحبنظر بوده، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان درباره معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشههای علامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاههای انسانشناختی ایشان همچون دوساحتیبودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانهبودن آن، رابطه نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن میپردازیم. به نظر میرسد ایشان علیرغم پذیرش بیشتر آموزههای فلسفی حکمت متعالیه و تأثیردادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریه صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن میداند، اصل حرکت جوهری را همانگونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح میکند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه میدهد که میتوان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باره عالم ذر در تفسیر آیه میثاق
محمد فاکر میبدی ـ باقر ریاحی مهر ـ علیاصغر حدیدی
چکیده: یکی از دشوارترین آیاتی که در تفسیر آن میان مفسران اختلاف پدید آمده است، آیه میثاق یا ذر است، با توجه به نقاط قوت و جامعیتی که تفسیر المیزان داراست، نظر علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مهم مینماید. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیین و بررسی کلام علامه میپردازد. ایشان وجود عالم ذر را بر طبق ظواهر برخی روایات نمیپذیرد و معتقد است پیمان به ربوبیت خدا از انسانها در عالم ملکوت و به صورتی که انسانها هیچگونه تشخصی نداشتند، گرفته شده است. گذشته از نقاط قوت تفسیر ایشان درباره آیه میثاق، از موارد ضعف نیز نمیتوان چشمپوشی کرد.
کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
محمدآصف محسنی (حکمت)
چکیده: کرامت انسان، به مثابه اساس حقوق بشر و معیار تعامل اجتماعی و بینالمللی، در حوزههای مختلف علوم انسانی، از اهمیت ویژه برخوردار است. علامه طباطبایی که از چهرههای کمنظیر علمی جهان اسلام به شمار میرود، کرامت انسان را به صورت عمده به تکوینی و اکتسابی تقسیم میکند. در این نوشتار میکوشیم با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، کرامت اکتسابی، معیار کرامت و مهمترین ویژگیهای آن را از منظر علامه بیان کنیم. کرامت اکتسابی، در حقیقت دستیابی انسان به کمالات وجودی و مقام قرب الهی و تنها راه وصول به آن خدامحوری است. لذا هر اندازه عبودیت انسان در پیشگاه حق تعالی، آگاهانهتر و مخلصانهتر باشد، به همان اندازه به ارزش وکرامت بیشتر نایل میآید. از آنجا که کرامت اکتسابی بر اثر تلاشهای اختیاری انسان به دست میآید، یک امر ارزشی است و میتوان به آن افتخار نمود. چون حرکت تکاملی انسان، به تدریج حاصل میشود، تدریجی و تشکیکیبودن دو ویژگی دیگر کرامت اکتسابی است. به دلیل اینکه همه انسانها قابلیت کسب کرامت را دارند، نوعیبودن چهارمین ویژگی آن به شمار میرود.
تحلیل معناشناختی و گونهشناختی مصلحت در المیزان
مهدی برهان مهریزی ـ محمد فتحعلی
چکیده: بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی مصلحت عبارت است از «بودن شیء بر مقتضای طبیعت اصلی خودش، به گونهای که خیر و فایده شایسته و در خور، بر آن مترتب شود؛ بدون اینکه فاسد و از آثار خوب، محروم شود». این معنای مصلحت، قابل تحلیل به پنج مؤلفه است: 1ـ «مصلحت»،امر وجودی مستمر است؛ 2ـ «مصلحت»، مقتضای طبیعت اصلی اشیاست؛ 3ـ شرط اقتضای طبیعت، فقدان مانع و قاسر است؛ 4ـ اثر اقتضای طبیعت اصلی اشیا، در صورت فقدان مانع و قاسر، ترتب خیر و نفع و در خور شأن اشیاست؛ 5ـ طبیعت اصلی اشیاء، به مصلحت میل دارد. تحلیل ارائه شده از «مصلحت»، عنوانی کلی است که قیودی میپذیرد، و با اعتبار آن قیود، مصلحت به گونههای مختلف تقسیم میشود که عبارتاند از: مصلحتهای «نفسی و نسبی»، «نسبی و مطلق»، «منسوب به ذات و عمل»، « تکوینی و تشریعی»، «ثابت و متغیر»، « فردی و اجتماعی» و «مادی و معنوی».
دلیل معرفت در کلام امام سجاد علیهالسلام
محمد عباسزاده جهرمی
چکیده: اندیشه درباره شناخت خدا بنیادیترین اندیشه دینی هر فرد به شمار میآید. فراز «معرفتی یا مولای دلیلی علیک» از کلام امام سجاد علیهالسلام میتواند بیانگر نوعی از این اندیشه باشد، که لازم است مورد تحلیل قرار گیرد. برای این فراز میتوان دو تبیین ارائه کرد. در تبیین اول، این تعبیر بیانگر معرفت خدا به خداست که در تبیینهای فلاسفه از ابنسینا تا علامه طباطبایی به گونههای مختلفی نمود داشته است. این معرفت که در مقابل آن معرفت آفاقی و انفسی قرار میگیرد، عالیترین راه برای شناخت خداوند تعریف شده که با عنوان «برهان صدیقین» شهرت یافته است. در تبیینی دیگر، این فراز بیانکننده ارتباط با خداوند و گرایش به سمت اوست که با دقت در کاربرد دیگری از واژه «دلیل» حاصل میشود. معرفت انسان به خداوند در این نگرش، رهنما و عامل رهیابی به بارگاه دوست، تکلم با او و درخواست از او تلقی میشود.
علاقهمندان جهت تهیه این فصلنامه میتوانند با شماره تلفن 32113474 ـ 025 ارتباط برقرار کنند.
شایان ذکر است، اولین شماره دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی معرفت کلامی، سال پنجم، پیاپی 12 ویژه بهار و تابستان 1393 به صاحبامتیازی مؤسسه آموزشی امام خمینی رحمةاللهعلیه و مدیرمسؤولی محمود فتحعلی در 150 صفحه روانه بازار نشر شده است.